درخلوتم و ، اي پري روکجايي
اي قزال خوشرو به مرغزاربيايي
بازآمد ورفت ، بهارديگر
اين بارچرا بازپرستونيامد ؟
بربام فلک خيزافکند چشمم
اين قاصد عشق ، زدرنيامد
زين سوز و نواي ، دل ما
ازابربهاري چرا ، اشک نيامد ؟
هرشب به سرتلِ ، خاک نشستم
آن يوسف زهرا ، به کنان نيامد
درخلوت است هرشب ، غلام پري رو
بربام دل ما ، پرستو نيامد
غ..ر..آ
برچسب : نویسنده : 8pershangd بازدید : 95