مستي را بها نه کرد م تا گريه کنم ، ياحسين .... گريه راهم به مست

ساخت وبلاگ


مستي را بها نه کرد م تا گريه کنم ، ياحسين


گريه راهم به مستي بهانه کنم ، براي حسين


 


آمد آن ماه عزا و، داغ ما را تازکرد


آستين برچشم گرفتم و ، غم ما تازکرد


 


سيل اشک را روان کرديم سوي آن جانانه عشق


خرقه پوش عزا کشتيم و ، راهئ  ميخانه کرد


 


چشم مستان جهان همچو خراب ، مي اين خانه است


آنکه برخواب بود بيدار و راهي ، اين خانه است


 


اين فرات تشنه به خون و ، هرمله تشنه تر است


آسمان آخر چرا تشنه به خون ، علي اصغراست؟


 


سربه ني رفت آن لب ودندان ، که خورشيد پيامبربود


خيمه ها سوخت وغلام ، خرقه پوش عزاي اکمل بود


 


غ..ر..آ


تنک غروب که نارنج ميشه آس...
ما را در سایت تنک غروب که نارنج ميشه آس دنبال می کنید

برچسب : مستی را بهانه, و گریستم,گریه را مستی بهانه کردم, نویسنده : 8pershangd بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 7:51