به بام ايستاد ام شايد از دور ببينم
افق ازشرق و ، از قبله نورت ببينم
پياده يا سواره لشکري است يوسف ما
يقين دارم تماشا مي کند ؛ ليلي يوسف ما
هميشه ماه پنهان نيست پشت ابرها
هويدا ميشود روزي ؛ عشق زهرا (س)
غلام پير وجهان تشنه ي ؛ ديدارجانان
بياجانا که آماده است ؛ تخت سليمان
چراغان ميشود گوچه وباغها و ايوان
زمستانم بهار و ؛ بهارم رنگ الوان
برچسب : نویسنده : 8pershangd بازدید : 137