آمدم پيش او، دلواپسي هايم به رفت
تا درآغوشم کشيدم ، درد وغمهايم به رفت
من بسويت چشم وا کردام
ره ز دنيا ي خاطي ، جدا کردام
باورکن توهستي دنياي من
توي بيداري و روياي من
باورکن من که بيمارتوام
وقت رفتن عاشق و زارتوام
زندگي بي تو، گم راهي است
بي تواين زندگي ، پوشالي است
بي تو کوتا نشود ، رزق و روزي جهان
تا که اودارد، غلام کم ندارد در جهان
غ..ر..آ
برچسب : نویسنده : 8pershangd بازدید : 144