بازکن بند ، ازسرگيسوي کمند و ... رهاکن که دلم ، به اوبند است ب

ساخت وبلاگ

 

بازکن بند ،

ازسرگیسوی کمند و

رهاکن که دلم ،

به اوبند است بند

 

ازسرآن جامه برون آر ، 

که ببویم چوگل

تا بنوشم ،

شهد شیرین لبهای تورا

 

تابه کی درد. عطش ،

 بس کن

همه شب به سرآرم ،

 یاد تورا

 

تومرا مبرزیاد ،

که خوب دانی

که من ازدل نکنم ،

بنیاد تورا

 

باده ای زده ام ،

ازجام لبت

که زیاد نمیبرم مستیء ،

جام تورا

 

نکند از روزنه ی ،

چشمی شوخ

به دلت برق نگاهی ،

زعشق انداخته

 

توهمان تازه و ،

زیبای منی

آن رقیب کیست ،

که به دام  انداخته

 

گرمی عطرنفسهای ،

 تو عیسی ایست

دل به توداد غلام و ،

به پایت ایستاده  

 

 

پیش آ که در دنیای مجازی ،

درآغوشت گیرم

آن قامت سرو را ،

به برگ گل بر گیرم

 

غ..ر..آ

 

تنک غروب که نارنج ميشه آس...
ما را در سایت تنک غروب که نارنج ميشه آس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8pershangd بازدید : 175 تاريخ : شنبه 27 خرداد 1396 ساعت: 19:17