بيا اي بهتر از جان مگراز ما ، بهتري ديدي ...... زما رخ تابيدي و

ساخت وبلاگ

بیا ای بهتر از جان مگراز ما ، بهتری دیدی
زما رخ تابیدی و به چشمت ، دیگری دیدی؟


به چشمم چومی بینی گرانی های دردم را
به گل شبنمی بنشست به قطره ، گوهری دیدی


به فریادم برس جانا ، درآغوش تو دارم جان
  گمانم اختری دیدی ، درآسمان سحرگاهان


مگرافسون شدی جانا ، ز افسون ها ، می دانی؟
نکردی حال ما راخوش توافسونگر ، کجا دیدی؟


مرا عقلی نمانده باز زعشقت ، بجزچشم ترم اینجا 
بسوز ای آتش جانم ، توهرجا ، خشک و تر دیدی


توحق داری ای غم ، که دست از ما نمی داری
تو با کمتر کسی جزما ، دل غم پروری دیدی


مسوزان عشق ، غلام را ، مگرائنکه سزاواراست
که او رانهال خشک و بی ، برگ و بری دیدی


چوآن جورخزان آمد ، تهیدستی نصیبم  شد
میان باغ این گیتی توای گل ، گل دیگری دیدی

 

غ..ر..آ

 

 

تنک غروب که نارنج ميشه آس...
ما را در سایت تنک غروب که نارنج ميشه آس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8pershangd بازدید : 127 تاريخ : جمعه 26 خرداد 1396 ساعت: 20:31