مستِ مستم ، جام ومي درکارنبود
مستي ام مستئ ، ديگر بود
مستِ معشوق ، مستِ دوست
مستِ آنم که ، عالم مستِ اوست
من به تو امشب ، عاشق ترم
سير تو ميکنم و ، بهترم
باده ي داد ساقي ام ، شرارانگيزشدم
مستِ اوکشتم و ، مدهوش شدم
گرتوداني مستي ما زچيست
مستي ما شيشئ ، انگورنيست
بگسل ازجهل بند و ، عشق آغازکن
آن قفس را بشکن وخود ، ازاد کن
روشني بخشيد مبعث يار ، يارمرا
زآن همه جهل ، هوشيار وبيدار مرا
غرق کن نفس خود را ، پاي عشق
محوکن ان خطاها درخود ، اي غلام
غ..ر..آ
تنک غروب که نارنج ميشه آس...
برچسب : نویسنده : 8pershangd بازدید : 158