کجايي که ازگيسوي بلندت ، .. حکايت کنم ..تاعاشقان صلا زنند که با

ساخت وبلاگ


 


کجايي که ازگيسوي بلندت ،


حکايت کنم


تاعاشقان صلا زنند که بازشود ،


 گره اززلفت...


اي شهرزاد قصه گو ،


 درنگاه توکه مينگرم


چه شيرين ازلبانت وام گرفته اند


اي شيرين ترازشهدعسل


پروانه ها با ترديد ،


به ساقه ات مي پيچند


لبهايت ازکه آموخته ؟


اين رفتارنرم را


که درحريرانديشه ام انداخت


که دربسترخيالم ،


برزُمردين تخت تگيه زنم


ولشکرغم رابانگاهت براندازم


راستي کدامين روزبود !


دخترآفتاب گيسوان تورا بافت


ويا زهره افسونگر،


در دل شب...


سورمه درچشمانت ريخت


رويت به روي گل ميماند و


دندانهايت دُرنشان


ازکدام قبيله ايي تو ؟


که درقصرخيالم ، رويايي ؟


که ازعطر گل نور


به آهنگ نسيم مي تازي


تامرداب ها را ،


برآشوبي


وبا نغمه پرندگان


آوازگوير ما گردي


وقامت تورا ، غلام ،


درغزلهاي جهان تفسيرکند.


غ..ر..آ


تنک غروب که نارنج ميشه آس...
ما را در سایت تنک غروب که نارنج ميشه آس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8pershangd بازدید : 101 تاريخ : شنبه 7 اسفند 1395 ساعت: 23:52