من غرق درتو بودم و ، بازدل هوايي توشد
دلخوش به اين رويايم و دل باز ، صيد توشد
من غرق اين رويايم و، هرشب که دربسترم
درخلوت تنهاايم ، دل بازتن ناز توشد
آيا باورميکني ، روياي شبهاي مرا ؟
وقتي که درگيرتوام رازم ، نهان مي کني
با قلب من يکي بشو ، ازفاصله دوربکن
ميخواهم آغوشت کشم ، دردم و تسگين کني
چشم تو ميبيند مرا هستم غلام درگه هد ؟
دنيا نمي خواهم ولي ، دست وازدستم نگير
غ..ر..آ
برچسب : نویسنده : 8pershangd بازدید : 100